نامه‌‌هایی که پاره خواهم کرد

وقتی که غیرِ دیوار هم‌صحبتی ندارم

نامه‌‌هایی که پاره خواهم کرد

وقتی که غیرِ دیوار هم‌صحبتی ندارم

نامه‌‌هایی که پاره خواهم کرد

من همانم که مرده بود فقط
اندکی سالخورده‌تر شده‌ام

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۵ تیر ۹۸، ۱۵:۰۹ - ♕αяαмεsн♕ ...
    :)
  • ۵ اسفند ۹۷، ۲۲:۲۴ - ♕αяαмεsн♕ ...
    :)))
نویسندگان

ساده انگاریدن، سخت فراریدن

چهارشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۵۳ ب.ظ

کاش میشد حدس بزنی چقدر برای تو می میرم. کاش میشد حدس بزنی حالِ روزهای بدونِ توام را... 

آیا می شود دوباره خواب ببینمت؟ آیا می شود همه ی این بغض ها یک روز توی گوشت ترانه شوند؟ و عاشقانه گریه کنیم؟ و عاشقانه بخندیم و عاشقانه بمیـ... نه! نه! مرگ همین جاست پشت گوشمان. تو صدای مرا نمیشنوی و او صدای تو را. انگار همه ی عشق ها در سکوت زاده می شوند و در عزای خودشان سیاه مست می شوند. 

تو را نمیدانم اما... من آنقدر مرده ام، آنقدر مرده ام که همه ی کرم های جهان را سیر کرده ام و مرگ همه ی خدایان را دیده ام. به راستی کدام یک از آنها ما را به هم رسانده است؟ آیا گریه میکند وقتی که قصه ی ما را می نویسد؟ آه از این همه تلخ! آه از ما... با همان و تنهایان!!

عاشقت هستم ... همین قدر ساده! همین قدر صریح! اصلاً تمام واژه های جنون آمیز را کنار هم بچین... بشود همین. من خسته ام و حوصله ی.........


موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۶/۰۹/۲۹
جهان‌پریش

نظرات  (۱)

کاش هیچ کاشی کاش نمی شد
پاسخ:
کاش

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی